رویای شیرین
برایتان رویاهایی آرزو می کنم پرشور و تمام نشدنی
آرزو می کنم
دوست داشته باشید ، آنچه را که باید دوست بدارید
و
فراموش کنید آنچه را که باید فراموش کنید
برایتان شوق ، آرزو می کنم
برایتان آرامش ، آرزو می کنم
با تمام وجودم از خدای مهربانم می خواهم وقتی لبخند به دنبال جایی برای نشستن می گردد ، لبهایتان در آن نزدیکی باشد و هیچ راه نجاتی نداشته باشید وقتی غرق در آرامش ، سلامتی و خوشبختی هستید
از خدا دیگر هیچ نمی خواهم
چون شما همان رویای شیرین من هستید
آتنا خانم و شروع کلاس سفالگری
البته به دادشتم بد نمی گذره تو ساعتی که شما کلاس میری اونم حسابی تو محوطه کانون بازی می کنه
اینجا هم ذوق نقاش شدنت حسابی گل کرده
اینم مهندس خونمونه
سفارشم قبول می کنه
اینجا هم رفته بودیم باغ
اینم امیرمحمد و البالوی حیاط حاجی بابا
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی